به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

غالب دهلوی

غالب دهلویرباعی هاشمارهٔ ۲۶: غالب به سخن گرچه کست همسر نیست

2010عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

غالب به سخن گرچه کست همسر نیست
از نشئه هوش هیچت اندر سر نیست
می خواهی و مفت و نغز وانگه بسیار
این باده فروش ساقی کوثر نیست

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۲۵: دستم به کلید مخزنی می بایست 2شمارهٔ ۲۶: غالب به سخن گرچه کست همسر نیست 3شمارهٔ ۲۷: آن خسته که در نظر به جز یارش نیست 4شمارهٔ ۲۸: اوراق زمانه درنوشتیم و گذشت 5شمارهٔ ۲۹: تا موکب شهریار زین راه گذشت 6شمارهٔ ۳۰: غالب غم روزگار ناکامم کشت 7شمارهٔ ۳۱: ای کرده به آرایش گفتار بسیچ 8شمارهٔ ۳۲: گردیدن زاهدان به جنت گستاخ 9شمارهٔ ۳۳: سر تا سر دهر عشرتستان تو باد 10شمارهٔ ۳۴: غالب هر پرده ای نوایی دارد 11شمارهٔ ۳۵: بادست غم آن باد که حاصل ببرد 12شمارهٔ ۳۶: این نامه که راحت دل ریش آورد 13شمارهٔ ۳۷: وقت ست که آسمان موجه نازد 14شمارهٔ ۳۸: گیرم که ز دهر رسم غم برخیزد 15شمارهٔ ۳۹: گر گرد ز گنج گهری برخیزد 16شمارهٔ ۴۰: ای آن که هما اسیر دامت باشد 17شمارهٔ ۴۱: غالب غم روزگار و بارش نکشد 18شمارهٔ ۴۲: روی تو به آفتاب تابان ماند 19شمارهٔ ۴۳: امروز شراره ای به داغم زده اند 20شمارهٔ ۴۴: آن کز اثر طمع نشانش آرند 21شمارهٔ ۴۵: چرگر که ز زخمه زخم بر چنگ زند 22شمارهٔ ۴۶: یارب نفس شراره خیزم بخشند 23شمارهٔ ۴۷: قانع نیم ار بهشت نیزم بخشند 24شمارهٔ ۴۸: او راست اگر هزار چیزم بخشند 25شمارهٔ ۴۹: این خواب که روشناس روزش گویند 26شمارهٔ ۵۰: امروز که روز عید نوروز بود 27شمارهٔ ۵۱: آن مرد که زن گرفت دانا نبود 28شمارهٔ ۵۲: زانجا که دلم به وهم در بند نبود 29شمارهٔ ۵۳: منصور غمش ز نکته چینان چه بود؟30شمارهٔ ۵۴: هر چند خرد ز تاب می پست شود 31شمارهٔ ۵۵: باید که جهانی دگر ایجاد شود 32شمارهٔ ۵۶: باید که دلت ز غصه در هم نشود 33شمارهٔ ۵۷: زین رنگ که در گلشن احباب دمید 34شمارهٔ ۵۸: خواندیم سخنهای محبت بسیار 35شمارهٔ ۵۹: بازی خور روزگار بودم همه عمر 36شمارهٔ ۶۰: شرطست که روی دل خراشم همه عمر 37شمارهٔ ۶۱: آنم که به پیمانه من ساقی دهر 38شمارهٔ ۶۲: دی دوست به بزم باده ام خواند به نا ...39شمارهٔ ۶۳: خوابی که بود نشان بخت فیروز 40شمارهٔ ۶۴: ای روی تو همچو مهر گیتی افروز 41شمارهٔ ۶۵: چون درد ته پیاله باقی ست هنوز 42شمارهٔ ۶۶: ای داده به باد عمر در لهو و فسوس 43شمارهٔ ۶۷: ای آن که دهی مایه کم و خواهش بیش 44شمارهٔ ۶۸: زین موی که بر میان تست ای بدکیش 45شمارهٔ ۶۹: در بزم نشاط خستگان را چه نشاط 46شمارهٔ ۷۰: در باغ مراد ما ز بیداد تگرگ 47شمارهٔ ۷۱: داری چه هراس جان ستانی از مرگ؟48شمارهٔ ۷۲: شب چیست سویدای دل اهل کمال 49شمارهٔ ۷۳: این رسم که بخشیده شاهی هر سال 50شمارهٔ ۷۴: شام آمد و رفت سر به پابوس خیال 51شمارهٔ ۷۵: در عشق بود عرض تمنا مشکل 52شمارهٔ ۷۶: آن را که بود درستیی در فرجام 53شمارهٔ ۷۷: شاها هر چند وایه جوی آمده ام 54شمارهٔ ۷۸: هر چند شبی که میهمانش کردم 55شمارهٔ ۷۹: رنجورم و می به دهر درمان بودم 56شمارهٔ ۸۰: در سینه ز غم زخم سنانی دارم 57شمارهٔ ۸۱: نی کشته زخم ناوک و شمشیرم 58شمارهٔ ۸۲: تا کی رمدم شفق تراشد از چشم 59شمارهٔ ۸۳: غالب آزاده موحد کیشم 60شمارهٔ ۸۴: غالب به گهر ز دوده زاد شمم 61شمارهٔ ۸۵: خواهم که دگر سخن به پیغاره نم 62شمارهٔ ۸۶: شرطست که بهر ضبط آداب و رسوم 63شمارهٔ ۸۷: در عهد تو و منست در هفت اقلیم 64شمارهٔ ۸۸: تا میکش و جوهر دو سخنور داریم 65شمارهٔ ۸۹: زین سان که همیشه در روانی ماییم 66شمارهٔ ۹۰: نازم به نشاط این چنین برگشتن 67شمارهٔ ۹۱: شرطست به دهر در مظفر گشتن 68شمارهٔ ۹۲: غالب چو ز دامگه بدر جستم من 69شمارهٔ ۹۳: بر قول تو اعتماد نتوان کردن 70شمارهٔ ۹۴: هر چند توان بی سر و سامان بودن 71شمارهٔ ۹۵: ای تیره زمین که بوده ای بستر من 72شمارهٔ ۹۶: راهی ست ز عبد تا حضور الله 73شمارهٔ ۹۷: ای آن که گرفته ام به کوی تو پناه 74شمارهٔ ۹۸: یارب به جهانیان دل خرم ده 75شمارهٔ ۹۹: هر چند که زشت و ناسزاییم همه 76شمارهٔ ۱۰۰: ای جام شراب شادکامی زده ای 77شمارهٔ ۱۰۱: گر پرورش مهر نه زان دل بودی 78شمارهٔ ۱۰۲: گر ذوق سخن به دهر آیین بودی 79شمارهٔ ۱۰۳: ای آن که به راه کعبه رویی داری 80شمارهٔ ۱۰۴: تا چند به هنگامه سلامت باشی 81شمارهٔ ۱۰۵: عمریست که در خم خمارم ساقی 82شمارهٔ ۱۰۶: صبحست و همای فیض و گیتی دامی 83شمارهٔ ۱۰۷: آنی تو که شخص مردمی را چشمی 84شمارهٔ ۱۰۸: در کلبه من اگر غباری بینی 85شمارهٔ ۱۰۹: جانی ست مرا ز غم شماری در وی 86شمارهٔ ۱۱۰: گویند جهانیان دورویند، مگوی 87شمارهٔ ۱۱۱: یارب تو کجایی که به ما زر ندهی 88شمارهٔ ۱۱۲: دارم دل شاد و دیده بینایی

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ