کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    به معمار غمت نو ساختم ویرانه خود را
    به یادت کعبه کردم عاقبت بتخانه خود را
    فرو ماندند اطبای جهان از چاره ام آخر
    به دردی یافتم درمان، دل دیوانه خود را
    ز سودایت چنان بد نام گشتم در همه عالم
    به گوش خود شنیدم هر طرف افسانه خود را
    به گرد شمع رویت بس که گشتم ماندم از پرواز
    سرت گردم چه زیبا سوختی پروانه خود را
    ادیب من جلیس من شود در حلقه رندان
    به گوشش گر رسانم ناله مستانه خود را
    در اقلیم محبت از خرابیهاست معموری
    به سیل اشک باید کند اساس خانه خود را
    سراپا نعمتم با این همه درماندگی خالد
    نمی دانم چسان آرم بجا شکرانه خود را

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha