کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    چنان ببریدی آخر رشته های آشنایی را
    که نتوان داد داد شکوه روز جدایی را
    پس از هم خانگی چندان بیابان در میان آمد
    کبوتر بر نتابد خط شرح بینوائی را
    کسی کاو باشد از اهل سعادت چون روا دارد
    به حرف دشمن دین ترک احباب خدایی را
    چنان دانم که ناگه دامن از وصلت بر افشانم
    که تا بینی جزای این همه بی اعتنائی را
    بشی گفتم مشو زنهار مغرور تلفطها
    که لطف و قهر یکسان است رند لاابالی را
    بود بس ناروا در ناز و نعمت ناسپاسی ها
    چسان هرگز روا دارد خدا این ناروائی را

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha