کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    ای پیش همت تو متاع سرای دهر
    بی قدرتر از آنکه توان رایگان فروخت
    جایی که کمترین نفرت بار خود گشود
    یک جنس خود به مایهٔ سد بحر و کان فروخت
    هندوی تو گهی که برون آمد از حجاز
    از بهر عشر حاصل هندوستان فروخت
    آگه نیی که از پی وجه معاش خویش
    هر چیز داشت وحشی بی خانمان فروخت
    چیزی که از بلاد عراق آمدش به دست
    آورد و در دیار جرون در زمان فروخت
    از بهر وجه آب وضو اندر این دیار
    سجاده کرد در گرو و طیلسان فروخت
    دارد کنون فروختنی آبروی و بس
    وان جنس نیست اینکه به هر کس توان فروخت

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha