کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    کشان روزبانان به زنجیر در
    کشیدند ده تن بر نامور
    که برشه سمند ستم تاختند
    به تن خرد، ستخوان او ساختند
    مر آن ده بدند از نژاد حرام
    تبه رایشان باب و، بدکاره مام
    چو مختارشان کرده بشنید چیست
    به آنان نگه کر و لختی گریست
    همه انجمن نیز گریان شدند
    دل از آتش درد بریان شدند
    بپرسید از آن بد سگالان امیر
    که ای شاه را دشمنان شریر
    چه بردید از آن کارنستوده سود؟
    تن کشته با نعل توسن که سود؟
    تنی کش پیمبر همی خواند جان
    نمودید خردش چرا استخوان؟
    بتر زآنچه کردید هرگز که کرد؟
    دلی کو کزین نیست پر داغ و درد؟
    شما را زدادار، نفرین رساد
    به شمشیر من کیفر کین رساد
    بدوزندشان گفت، با چار میخ
    بریزند خون با سنان ستیخ
    بکوبند پس با سم باره شان
    بسوزند تن های پتیاره شان
    به فرموده دژخیم شد کار بند
    بسایید تنشان به سم سمند
    تن تیره شان اندر آتش نهاد
    سپس داد خاک پلیدان به باد
    همه جا به دوزخ درون بادشان
    عذاب خدایی فزون بادشان
    جزای نکو باد مختار را
    گراینده این خوب کردار را
    پیمبر از او باد خوشنود و شاد
    که کیفر کشید و نکو داد، داد

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha