جهان ملک خاتون
غزل ها
شمارهٔ ۱۳۹۲: هیچ در خاطرت آمد که دلم باز دهی
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
هیچ در خاطرت آمد که دلم باز دهی یا شبی مجلس انست به کرم ساز دهی بنوازی دل مسکین مرا از شب وصل در پس پرده زارم چو خود آواز دهی شمع را نیست زبانی که بگوید آن روز هردم آن به که زبانش به سر گاز دهی یا بده کام دل من شبکی از سر لطف یا به جان تو که آن برده دلم باز دهی بلبل دل به سر زلف تو در بند افتاد وقت آن شد به گلستانش که پرواز دهی سرو نازی به چمن گاه خرامیدن تست گرچه کام دل ما را ز سر ناز دهی دل کبوتر بچه ای بود و غم عشق تو باز تا به کی حلق کبوتر به دم باز دهی بوسه ای کرد تمنّا دلم از لعل لبت هم بده کام دلم گرچه به اعزاز دهی ای جهان جان ز برای شب وصلست نگر گر دهی جان تو به وصل بت طنّاز دهی جهان ملک خاتون