جهان ملک خاتون
غزل ها
شمارهٔ ۱۱۴۴: از دستت ای قلم من خواهم به جان رسیدن
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
از دستت ای قلم من خواهم به جان رسیدن از تو زبان درازی و ز من زبان بریدن تا کی چنین نمایی حال دلم به تحریر وز ماجرای عشقش این سرزنش شنیدن پیوند مهرم از دل بشکست عهد لیکن ما را ز جان شیرین مشکل توان بریدن در پای جان فروشد صد خار هجر و دستم یک گل نمی تواند از باغ وصل چیدن آن را که همچو بلبل باشد هوای گلزار چون گل بباید او را صد پیرهن دریدن آن سرو را چو بر ما هرگز گذار نبود تا کی توان به خواری گرد جهان دویدن دارم هوای رویش امّا نمی تواند مرغ دل ضعیفم در کوی او پریدن هرکس که سر ز خطّش بیرون کشد به زاری خطّ خطا بباید بر حرف او کشیدن گویی ز جان کشیدند نقش رخ تو ورنی از آب و گل بدیعست این صورت آفریدن جهان ملک خاتون