جهان ملک خاتون
غزل ها
شمارهٔ ۱۰۵۱: بی رخت صبر از این بیش ندارم چه کنم
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
بی رخت صبر از این بیش ندارم چه کنم تا به کی عمر در این غصّه گذارم چه کنم این چنین خسته ز ایام فراقت که منم خون دل در غمت از دیده نبارم چه کنم گر تو را هست به جای من دلخسته کسی من بجز لطف تو ای دوست ندارم چه کنم چون ز هجران تو ای دوست ز پای افتادم دست از خون دل خود ننگارم چه کنم ز گل وصل تو بویی به مشامم نرسید دایم از هجر تو مجروح ز خارم چه کنم شب و روز و گه و بی گه ز غمش گریانم فارغ از حال من خسته نگارم چه کنم ای که بی جرم بشد خاطرت آزرده ز من زاریم شد ز حد و سخت نزارم چه کنم در جهان چون نبود دولت وصلت یک دم به غمت روز و شبی گر نگذارم چه کنم جهان ملک خاتون