جهان ملک خاتون
غزل ها
شمارهٔ ۱۰۳۶: پشتم ز فراق شد خم
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
پشتم ز فراق شد خم کم نیست ز دیده روز و شب نم شد ریش دلم ز نیش هجران جز وصل توأش مباد مرهم آخر مددی که جان غمگین آمد به لب ای نگارم از غم این آتش سوزناک هجران خونابه ز دیده راند هردم می بینم و با من وفاجوی از جور و جفا نمی کنی کم بنیاد ستم نهاده ای باز بر ما بگذشت و بگذرد هم چون چشم تو ناتوان بماندم چون زلف تو کار رفته درهم از یار و دیار دور گشتم بر خاک مذلّت اوفتادم گویند که همدمی نداری ما را به جهان غمست همدم جهان ملک خاتون