جهان ملک خاتون
غزل ها
شمارهٔ ۹۸۰: صبا بگذر شبی در کوی یارم
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
صبا بگذر شبی در کوی یارم پیام من ببر سوی نگارم بگو ای نور چشم من شب و روز بجز عشق رخت کاری ندارم فراموشم اگرچه کرده ای لیک مباد آن دم که بی یادت گذارم به جان تو که بی دیدار رویت چو زلف تو پریشان روزگارم اگرچه در غم هجرم بکشتی به وصل تو هنوز امیدوارم وگر چه دشمن جانی ولیکن تو را از جان و دل من دوستدارم به درد هجرت ای جان و جوانی نمانده صبر و آرام و قرارم تو گفتی در چه کاری؟ در دل و جان بجز تخم غم مهرت چه کارم به مهر رویت ای دلبر از این بیش چنین سرگشته و حیران مدارم چو خاک ره شدم خوار از غم تو روا داری چنین بر ره گذارم گر آیی پیشم ای دلبر نباشد بجز جان بر کف از بهر نثارم جهانی عاشق رویت ندانم من بیچاره باری در شمارم جهان ملک خاتون