جهان ملک خاتون
غزل ها
شمارهٔ ۹۲۹: در جوانی قدر خود نشناختم
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
در جوانی قدر خود نشناختم این زمان حاصل چه چون در باختم چون گذشت از ما چو باد صبحدم نیک و بد را این زمان بشناختم ای بسا مرغ هوس را کز هوا در سر دام دو زلف انداختم سر به رعنایی میان بوستان بر سهی سرو چمن افراختم با بتان در عرصه شطرنج عشق ای بسا نرد هوس کان باختم بس به میدان ملاحت در جهان باره امید دل را تاختم از جوانی شاخ و برگی چون نماند با شب دیجور پیری ساختم جهان ملک خاتون