جهان ملک خاتون
غزل ها
شمارهٔ ۷۷۸: آخر نظری کن به من ای سرو روان باز
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
آخر نظری کن به من ای سرو روان باز هر چند که آید همه از سرو روان ناز سرگشته چو ماییم خروشان ز فراقت در گوش تو خواهیم که گوییم همه راز قدّ تو بلندست و مرا دست رسی نیست گویی تو که با ناله و با گریه همی ساز خورشید جهانتابی و من ذرّه مهرت از بهر خدا سایه ی لطفی به من انداز دانی که ز هجران دل ما در چه ملالست چون شمع که باشد سر او در دهن گاز مسکین دل من همچو کبوتر بچه وحشیست چون پنجه تواند که کند با چو تو شهباز گویند که صبرست جهان چاره ی کارت از روی ضرورت شده با هجر تو دمساز جهان ملک خاتون