جهان ملک خاتون
غزل ها
شمارهٔ ۴۷۹: درد دل را ز تو ای دوست نهان نتوان کرد
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
درد دل را ز تو ای دوست نهان نتوان کرد جان شیرین منی صبر ز جان نتوان کرد مشکل اینست که از جور فراقت صنما خون رود در جگر و هیچ فغان نتوان کرد این چنین عهد شکستن که تو را عادت و خوست تکیه بر عهد تو و آب روان نتوان کرد من در این درد که هستم ز فراق رخ تو بجز از خون دل از دیده روان نتوان کرد با وجود قد و بالای جهان آرایت هیچ میلی به سوی سرو روان نتوان کرد شرح شوق تو قلم گفت ز حد بیرونست صد زبان بایدم آن یک دو زبان نتوان کرد گرچه در دار جهان نیست وفایی لیکن این همه جور نگارا به جهان نتوان کرد جهان ملک خاتون