جهان ملک خاتون
غزل ها
شمارهٔ ۳۹۸: تا جهان باشد به کام پادشه هر روز باد
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
تا جهان باشد به کام پادشه هر روز باد دایماً بر دشمنان خویشتن پیروز باد روزگار دشمنانش همچو شب بادا سیاه وز ازل شبهای وصل یار او چون روز باد جاه او برتر ز کیوان و حسود جاه او همچو شمع مجلس او در گداز و سوز باد من ز جان و دل دعای حضرتش گویم ولی ای نصیب جان خصمش ناوک دلدوز باد دشمن جاه و جلالش گر نخواهد عمر او در لگن سوزان و گریان هر شبی تا روز باد جور تابستان نخواهی با زمستانت چه کار ای هوای ملک تو معمور چون نوروز باد گرچه زان حضرت بعیدم لیک در شبهای قدر من ز جان گویم تو را هر شب، شب تو روز باد باد نوروزی بیاراید جهانی را به لطف روح در تن می فزاید موسم نوروز باد گرچه در تاریکی هجرت به جان آمد دلم شمع رخسار چو ماه تو جهان افروز باد جهان ملک خاتون