جهان ملک خاتون
غزل ها
شمارهٔ ۳۴۶: فریاد کان نگار سرو برگ ما نداشت
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
فریاد کان نگار سرو برگ ما نداشت دل برد و تخم مهر رخش در جهان بکاشت مشکل که یک زمان ز خیالم نمی رود در دیده نقش صورت جان را مگر نگاشت دل را مقام گشت بهشت برین دگر تا رایت وفای تو ای دوست برفراشت ماهی صفت طپیده به خاک درش منم بر ما گذشت یار و در آن حالتم گذاشت آن یار شوخ دیده ی پیمان شکن به خشم از دیده رفت و خیل خیالش به ما گماشت روی از جهان بتافت به دست غمش سپرد آخر بگو که با من مسکین سر چه داشت دل برد و رحمتی به من خسته دل نکرد آری چه چاره چون نظری بر جهان نداشت جهان ملک خاتون