جهان ملک خاتون
غزل ها
شمارهٔ ۲۰۵: اوصاف جمال تو مرا ورد زبانست
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
اوصاف جمال تو مرا ورد زبانست یاد لب جان پرور تو مونس جانست خون جگر سوخته ام در غم هجران بی روی تو از دیده ی غمدیده روانست تسکین دل خسته ما آن رخ زیباست یاقوت لب لعل توام قوت روانست یک دم ز خیالم نرود قامت زیباش در دیده ی ما جای چنان سرو روانست گفتیم گذشت او مگر از جور و ستم لیک چون نیک بدیدیم همانست همانست ای دل خبرت نیست که آن دلبر فتان دل با دگری دارد و با ما به زبانست از هجر خیالی شده ام کان رخ مهوش عمریست که از دیده ی غمدیده نهانست بازآی مکن بیش تعلّل که ز حد رفت باری که ز هجران تو بر جان جهانست بار غم هجر تو به دل بود همه بار بارش نتوان گفت که انبار گرانست جهان ملک خاتون