جهان ملک خاتون
غزل ها
شمارهٔ ۱۵۴: غم عشق تو مرا باز به جان آوردست
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
غم عشق تو مرا باز به جان آوردست خونم از دیده ی غمدیده روان آوردست عمر بگذشت مرا در غم رویت به غلط نشنیدیم که نامم به زبان آوردست آن تو داری و تو دانی دل خلقی بردن دل من میل لب لعل به آن آوردست عشق بازی ز ازل بود مرا با رخ او نه دل خسته ی ما این به جهان آوردست خبرت نیست نگارا که دل و جان جهان عشق بر قامت آن سرو روان آوردست گرچه بر می ندهد سرو به بستان باری قامت سرو تو باری ز روان آوردست چشم فتّان پر آشوب تو جانا باری فتنه ای بر سر هر پیر و جوان آوردست جهان ملک خاتون