جهان ملک خاتون
غزل ها
شمارهٔ ۵: تو سر بر من گران داری نگارا
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
تو سر بر من گران داری نگارا نگویی از چه رو آخر خدا را مکن بر من جفا و جور از این بیش که طاقت طاق شد زین جور ما را ز حد بیرون مبر کز درد مردیم که حدّی باشد ای دلبر جفا را چو دل در طرّه ی زلف تو بستیم سزد گر نشکنی عهد و وفا را به خون دل منقش می کنم روی چو در دستم نمی آیی نگارا تو بر ما گر کسی دیگر گزینی به جای تو دگر کس نیست ما را صبا را از سر و زلف تو گفتم که بویی آورد این بینوا را ندانستم به دام زلف مشکین گرفتار آورد دردم صبا را به شکر آنکه سلطان جهانی دوا کن گه گهی حال گدا را جهان ملک خاتون