کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    از دوست قالب من دیوانه پرشده است
    جسمم ز جان تهی وز جانانه پر شده است
    خون دل از غمت همه در چشمم آمده است
    مینا تهی ز باده و پیمانه پر شده است
    گردد چگونه سبز بکوی تو آشنا
    کین گلستان ز سبزه بیگانه پر شده است
    آن نکته نشنوند که دارد حقیقتی
    از بسکه گوش خلق ز افسانه پر شده است
    گردت ز بسکه طایر دلها فشانده بال
    پای چراغت از پر پروانه پر شده است
    ما را ز حلقه نرسد بیش از این کمند
    ازبس بعهد زلف تو دیوانه پر شده است
    نبود دلم رهین فروغی ز مهر و ماه
    کز پرتو جمال تو این خانه پر شده است
    هرگز دل خراب بدهر اینقدر نبود
    از سیل اشگ ماست که ویرانه پر شده است
    محروم زخم ماست از آن زلف عنبرین
    ورنه ز مشگ چاک دل شانه پر شده است
    مشتاق را ز اشگ غمت تار هر مژه
    چون رشته بود که ز دردانه پر شده است

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha