مشتاق اصفهانی
غزل ها
شمارهٔ ۸۵: از دوست قالب من دیوانه پرشده است
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
از دوست قالب من دیوانه پرشده است جسمم ز جان تهی وز جانانه پر شده است خون دل از غمت همه در چشمم آمده است مینا تهی ز باده و پیمانه پر شده است گردد چگونه سبز بکوی تو آشنا کین گلستان ز سبزه بیگانه پر شده است آن نکته نشنوند که دارد حقیقتی از بسکه گوش خلق ز افسانه پر شده است گردت ز بسکه طایر دلها فشانده بال پای چراغت از پر پروانه پر شده است ما را ز حلقه نرسد بیش از این کمند ازبس بعهد زلف تو دیوانه پر شده است نبود دلم رهین فروغی ز مهر و ماه کز پرتو جمال تو این خانه پر شده است هرگز دل خراب بدهر اینقدر نبود از سیل اشگ ماست که ویرانه پر شده است محروم زخم ماست از آن زلف عنبرین ورنه ز مشگ چاک دل شانه پر شده است مشتاق را ز اشگ غمت تار هر مژه چون رشته بود که ز دردانه پر شده است مشتاق اصفهانی