کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    روز و شب خون جگر می‌خورم از درد جدایی
    ناگوار است به من زندگی ، ای مرگ کجایی
    چون به پایان نرسد محنت هجر از شب وصلم
    کاش از مرگ به پایان رسدم روز جدایی
    چارهٔ درد جدایی تویی ای مرگ چه باشد
    اگر از کار فرو بستهٔ من عقده گشایی
    هر شبم وعده دهی کایم و من در سر راهت
    تا سحر چشم به ره مانم و دانم که نیایی
    که گذارد که به خلوتگه آن شاه برآیم
    من که در کوچهٔ او ره ندهندم به گدایی
    ربط ما و تو نهان تا به کی از بیم رقیبان
    گو بداند همه کس ما ز توییم و تو ز مایی
    بستهٔ کاکل و زلف تو بود هاتف و خواهد
    نه از آن قید خلاصی نه ازین دام رهایی

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha