کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    چه شود به چهرهٔ زرد من نظری برای خدا کنی
    که اگر کنی همه درد من به یکی نظاره دوا کنی
    تو شهی و کشور جان تو را تو مهی و جان جهان تو را
    ز ره کرم چه زیان تو را که نظر به حال گدا کنی
    ز تو گر تفقدو گر ستم، بود آن عنایت و این کرم
    همه از تو خوش بود ای صنم، چه جفا کنی چه وفا کنی
    همه جا کشی می لاله گون ز ایاغ مدعیان دون
    شکنی پیالهٔ ما که خون به دل شکستهٔ ما کنی
    تو کمان کشیده و در کمین، که زنی به تیرم و من غمین
    همهٔ غمم بود از همین، که خدا نکرده خطا کنی
    تو که هاتف از برش این زمان، روی از ملامت بیکران
    قدمی نرفته ز کوی وی، نظر از چه سوی قفا کنی

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha