کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    آنکه نور دیده سازد روی آتش ناک را
    سرمه چشم ملایک ساخت مشتی خاک را
    گر دل آدم نبودی جلوه گاه حسن او
    با گل آدم چه نسبت بود جان پاک را
    آه ازین نقاش شورانگیز کز نقش بیان
    زنگ از دل می برد آیینه ادراک را
    تا ابد از صورت شیرین لبان پرویزوار
    دیده از حیرت ببندد خسرو افلاک را
    هر که کرد از شکر لطف خودش شیرین زبان
    زهر حسرت میدهد نوش لبش تریاک را
    ای که می گویی خرام قدم خوبان دل برد
    این خرامیدن که داد آن قامت چالاک را
    گر نکردی خون اهلی چشم خوبان را حلال
    تیغ خونریزی ندادی غمزه بی باک را

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha