کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    ساقی بیا که عمر گران مایه شد تلف

    دایم نخواهد این در جان ماند در صدف

    طفلی است جان و مهد تن او راقرارگاه

    چون گشت راهرو فکند مهدیک طرف

    در تنگنای بیضه بود جوجه از قصور

    پر زد سوی قصور چو شد طایر شرف

    ز آغاز کار جانب جانان همی روم

    مرگ ار پسند نفس نه جانراست صد شعف

    تابی ز آفتاب بخاک آمد از شباک

    خود بودی آفتاب چو شد پرده منکشف

    انگشت بین که جمره شد و گشت شعله ور

    پس در صفات نور شد آن نار مکتشف

    کرد آفتاب باده تجلی در انجمن

    قد کان من سنائها الارواح یختطف

    موسی جان ز جلوه شدش کوه تن خراب

    ولی بوجهه هو ذاالشطر و انصرف

    اسرار جان کند ز چه رو ترک ملک و تن

    ببند جمال مهر جلال شه نجف

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha