کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    صاحب دل را ندارد آن زیان

    گر خورد او زهر قاتل را عیان

    زانک صحت یافت و از پرهیز رست

    طالب مسکین میان تب درست

    گفت پیغامبر که ای مرد جری

    هان مکن با هیچ مطلوبی مری

    در تو نمرودیست آتش در مرو

    رفت خواهی اول ابراهیم شو

    چون نه‌ای سباح و نه دریایی

    در میفکن خویش از خودراییی

    او ز آتش ورد احمر آورد

    از زیانها سود بر سر آورد

    کاملی گر خاک گیرد زر شود

    ناقص ار زر برد خاکستر شود

    چون قبول حق بود آن مرد راست

    دست او در کارها دست خداست

    دست ناقص دست شیطانست و دیو

    زانک اندر دام تکلیفست و ریو

    جهل آید پیش او دانش شود

    جهل شد علمی که در منکر رود

    هرچه گیرد علتی علت شود

    کفر گیرد کاملی ملت شود

    ای مری کرده پیاده با سوار

    سر نخواهی برد اکنون پای دار

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha