مولانا بلخی
مثنوی معنوی دفتر اول
بخش ۸۷ - تفسیر قول فریدالدین عطار قدس الله روحه تو صاحب نفسی ای غافل میان خاک خون میخور که صاحبدل اگر زهری خورد آن انگبین باشد
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
صاحب دل را ندارد آن زیان گر خورد او زهر قاتل را عیان زانک صحت یافت و از پرهیز رست طالب مسکین میان تب درست گفت پیغامبر که ای مرد جری هان مکن با هیچ مطلوبی مری در تو نمرودیست آتش در مرو رفت خواهی اول ابراهیم شو چون نه ای سباح و نه دریایی در میفکن خویش از خودراییی او ز آتش ورد احمر آورد از زیانها سود بر سر آورد کاملی گر خاک گیرد زر شود ناقص ار زر برد خاکستر شود چون قبول حق بود آن مرد راست دست او در کارها دست خداست دست ناقص دست شیطانست و دیو زانک اندر دام تکلیفست و ریو جهل آید پیش او دانش شود جهل شد علمی که در منکر رود هرچه گیرد علتی علت شود کفر گیرد کاملی ملت شود ای مری کرده پیاده با سوار سر نخواهی برد اکنون پای دار مولانا بلخی