کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    از بیم آصف ای تتری ترک نوشخند
    چندی دراصفهان نفکندی بکس کمند
    نز زنده رود کشته بدت تا بهیرمند
    نه ازهری زدی علم جور تا هرند

    *****
    حالی به ری شد آصف و قم ای شه خجند
    گام خطا بقمشه زن و جام کین به جی

    *****
    در مرزکاوه خون سیاووش کن بجام
    ز افراسیاب غمزه نما عزم قتل عام
    خوارزم تست ملک ورا چون سلیل سام
    نه گیووش زمژه بما رمح انتقام

    *****
    کآن آصف جم اختر جاماسب اهتمام
    شد زی سریر شاه عجم جانشین کی

    *****
    شهناز عدل میر چو میخواست زار غنون
    رفتی از این حصار همایون بلد برون
    عشاق بدبشور حسینی زتو مصون
    طبع مخالفت بموالف نزدجنون

    *****
    هین راست شد بتو زمن فته روکنون
    در اصفهان نوای نشابور زن به نی

    *****
    حالی ثنا شمارم اگر گوئیم هجا
    ایدون شفا شناسم اگر خواهیم فجا
    نبود زخوف ظلم تو بر هستیم رجا
    رفت آنکه داشت عدل بدرگاهش التجا

    *****
    جای تطاولت به از این مملکت کجا
    وقت دلیریت به از این روزگارکی

    *****
    خیز و بچهره ذو ذنب طره تاب ده
    جای دو اهرمن بیک انور شهاب ده
    مریخ رابتیر مژه انقلاب ده
    وز زهره ذقن بقمر التهاب ده

    *****
    با مشتری بسطوت کیوان جواب ده
    کز چرخ ملک تافت خور مجد ضوء و فی

    *****
    جوزا صفت بتیغ کن اخیار را دو لخت
    اشرار را باوج ثریا گذار تخت
    با سهم قوس کین بتن کعبه دوز رخت
    سستی مکن بپای بمیزان جور سخت

    *****
    رفت آن سماک رامح اقبال و بدر بخت
    کز هیبتش گرفت اسد هیئت جدی

    *****
    گرچه کنون بدام تو خلقی بود اسیر
    برنا نداند آهوی شیر افکنت ز پیر
    یکسان پرد خدنگ تو از ناوک و حریر
    پیش خطب نفس نکشد از ندم عبیر

    *****
    لیکن امیدم آنکه بدین زودی از وزیر
    ملک انتظام گیرد وگردد فساد طی

    *****
    مسعود خطه ای که پذیرد ورود او
    معبود بنده که نماید سجود او
    اسرار غیب جلوه گر است از شهود او
    کافی است چون مواعد یزدان عهود او

    *****
    اختر کند قیام بگاه قعود او
    کشور برد یسار مدام از یمین وی

    *****
    ای ساز کرده دولت تو بربط شباب
    دعد جهان نو اخته برنام تو رباب
    بگرفته بکر فضل بکاخت ز رخ نقاب
    جاهت بجعد شاهد فر ریخته گلاب

    *****
    بر خوان بینش تو زتایید حق کتاب
    درجام دانشت زخم ذوالجلال می

    *****
    تا برفشاندی از سر این مرز و بوم ذیل
    گفتی که برد بیخ و بن مکرمات سیل
    خسروان وزن یافت تغلب بقسط کیل
    هیهات وجه جست تبدل بوای و ویل

    *****
    دربارگاه روز کنون مقتداست لیل
    برمتکای رشد کنون متکی است غی

    *****
    زاردی بهشت برد تموز عدم حیات
    خرداد مانده زآذر مرداد هجر مات
    مهر ازسپهر قوه فرا بستد از نبات
    بر عندلیب راغ زندتیر ترهات

    *****
    نوروز ماه رفتی و برجان کاینات
    شد صرصر بهار بتر از سموم دی

    *****
    تا مسافران ز ره آید بشیرها
    تا زان بشیرهاست چو منت پذیرها
    تا در دول مراوده است از سفیرها
    تا از ملل شک است و یقین در ضمیرها

    *****
    گوید اجل عدوی ترا رو بمیر، ها
    گوید امل محب ترا می بگیر، هی

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha