کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    ای خم ابروی تو بزلف مجعد
    همچو مهی نو بشام عید مقید
    قرب طرب جو که روز گشت مبعد
    شد بفراز شفق هلال مصعد

    *****
    ریزمیی چون شفق بجام هلالی

    *****
    با زخم بوی خمر یافته تصعید
    مستند آبا و امهات و موالید
    درکف دهر از جنان فتاده مقالید
    آخر آبان مه است وگشته از آن عید

    *****
    «اول اردی بهشت ماه جلالی »

    *****
    ای بجمالت سرشت صفوت نوروز
    چهره ات اندر دو زلف ماه شب افروز
    ساز قدح کن کزوست درجگرم سوز
    بر عدد روزگار روزه یک امروز

    *****
    بخش مرا سی ایاغ می بتوالی

    *****
    عقل من از خواب روز مجنون گردید
    دل ز نشست شبم پر از خون گردید
    روزم شب شد شرابم افیون گردید
    راست شنو روزگار وارون گردید

    *****
    مسند ایام را گرفت لیالی

    *****
    ای تن تو خوبتر ز روح فرشته
    گرد رخت حسن خط ناز نبشته
    باز طرب را پدید شد سر رشته
    خیز که اینک قضای عهد گذشته

    *****
    یک مه باید زدن شراب دو سالی

    *****
    بزم رنود ار نداشت زمرمه نی
    بود بمسجد اگر تهاجم لاشی
    امروز آن کر و فر دگرگون شد هی
    هرچه بگوئی کم است مجلس بی می

    *****
    آنچه بخواهی پر است مسجد خالی

    *****
    موذن کازرد بر مناره گلورا
    برد ز سر خواب خلق برز وکورا
    صوتش سوزن نمود بر تن مورا
    شکر که اکنون زرشک مطرب اورا

    *****
    گشته به لالی بدل زبان بلالی

    *****
    باز زخردان گسست سلک بزرگان
    جام میشان فتاد از تن گرگان
    میکده گردید وقف عیش سترکان
    یافت تبدل بفکر غمره ترکان

    *****
    ذکر ابوحمزه فرید ثمالی

    *****
    شد فرح از چرخ بر زمین متراکم
    هر طرف از عشرتی بپاست مراسم
    صف زده اندر اسلام خواجه اعاظم
    خواجه اعظم محمد بن القاسم

    *****
    آنکه ملقب بود زشاه بوالی

    *****
    عرش محامد براق ران معارج
    جان روافض هلاک جسم خوارج
    مفخر دانشوران داخل و خارج
    داده ز اقرانش ارتقای معارج

    *****
    عاطفت حق تبارک و تعالی

    *****
    فاتح ابواب مغلقات مباحث
    سد سدید سبیل سیل حوادث
    تخت نیارا زمجد نعم الوارث
    در برجاهش که هست عالم ثالث

    *****
    ارض و سما کلبه ایست سافل و عالی

    *****
    ایکه زرایت بدام رای و نجاشی
    عقل برهوشت از فطن بتحاشی
    فتح و ظفر را بدوش از تو غواشی
    بزم ترا آسمان مقیم حواشی

    *****
    کوی تو را بخت پاسبان حوالی

    *****
    میرا بهر ملوک ازگهر وگنج
    بی سخن شاعران نخیزد جز رنج
    شعر بماند نه حکمرانی از گنج
    خاصه چو من شاعری ادیب سخن سنج

    *****
    کامده ضرب المثل بنغزه مقالی

    *****
    پار در این بزم و این بساط و همین تخت
    سعدالملک آرمیده بود جوان بخت
    امروز از سست کار کرده و یا سخت
    شعر منش حاصل است نی زر و نی رخت

    *****
    زان همه اعتبار ملکی و مالی

    *****
    هان چکنی تا بمن که دور تو باشد
    گردش گیتی منوط شورتو باشد
    شیر فلک سخره پیش ثور تو باشد
    به که بما لطف و بذل طور تو باشد

    *****
    کت بستائیم درخجسته خصالی

    *****
    تا بفلک باشد از هلال علامت
    تا رمضانست ماه خیر و کرامت
    تاکه بشوال درخوشی است اقامت
    شادی بی یاد تو بدام ندامت

    *****
    صدر جدا از تو در شکنج لئالی

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha