کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    به روی خوب تو دیدیم روی خوب یزدان را
    به کفر زلف تو دادیم نقد ایمان را
    بطوف کعبه ی اسلام بت پرست شدیم
    خبر دهید ز ما کافرو مسلمان را
    به جز دلم که زند خویش را، بدان خم زلف
    کسی ندیده زند گوی لطمه چوگان را
    دلم به حلقه ی زلفش گزیده است مقام
    بود، که جمع کند خاطر پریشان را
    برای کشتنم افراخته است پیوسته
    کمان ابرو و آن تیرهای مژگان را
    طلوع صبح سعادت شود، دمی که صبا
    زلطف باز کند چاک آن گریبان را
    به جویبار دو چشمم گذر نما ای سرو
    که از نظر فکنم سروهای بُستان را
    به یک تبسّم شیرین ربودی از من دل
    تبسّمی دگر، ای دوست تا دهم جان را
    «وفایی» از گل روی تو می زند دستان
    چنانکه بسته زبان هزار دستان را

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha