کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    خادمه باز این سخن جان گداز
    کرد روان عرضه به آن دلنواز
    باز بیان کرد که او در غم است
    روز و شبان با غم تو همدم است
    جز غم تو هیچ ندارد به دل
    مانده ز باران مزه پا به گل
    ولوله در جان و دو چشم پر آب
    هست درین کوی تو در اضطراب
    گر بکنی رحم، بود جای آن
    پیر شد امروز درین غم جوان
    باز بخندید چو شهد و شکر
    گفت مرا می دهد این دردسر
    می نتواند که ز من بگذرد
    قوت آن نی که به من بنگرد
    من به میان همه دشمنان
    چون کنم امروز دوایی چو آن

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha