فضولی بغدادی
غزل ها
شمارهٔ ۱۱۷: اگر رسوا شدم رسواییم را شد فغان باعث
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
اگر رسوا شدم رسواییم را شد فغان باعث فغان را سوزش دل سوزش دل را بتان باعث بغمزه خستیم دل چون نرنجم زان خم ابرو چه می دانم ندارد ز خم ناوک جز کمان باعث چه باشد گر بریزد خون چشم خون فشانم دل گرفتاری دل را گشت چشم خون فشان باعث درون غنچه تا گلبرگ نبود چاک کی گردد سزد چاک دلم را گر بود داغ نهان باعث خط سبزت ز آب دیده من رونقی دارد بود نشو و نمایی سبزه را آب روان باعث سرم را سیل اشک از خاک راهت کاش بردارد که غوغای سکانت را شدست این استخوان باعث فضولی در جهان از عشق ذوقی هست با هر کس ندارد جز مذاق عشق هستی جهان باعث فضولی بغدادی