فضولی بغدادی
غزل ها
شمارهٔ ۱۱۱: ما را بلای عشق تو عمریست آشناست
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
ما را بلای عشق تو عمریست آشناست از آشنا جدا شدن آشنا بلاست برخاست از قد تو بهر گوشه فتنه ای سروی ز باغ حسن بدین فتنه برنخاست جان و دلم بسوخت جدایی جدا جدا این است حال آن که ز جانان خود جداست جان پیش تست ما ببلای تو زنده ایم ای عمر مدتیست بلای تو جان ماست کس نیست کز بلای بتانم دهد نجات بس مشکل است دفع بلایی که از خداست مستان جام عشق فتادند بی خبر کس آگهی نیافت که این نشاه از کجاست چون گشت عادت تو فضولی جفا کشی تکلیف ترک کردن عادت ترا جفاست فضولی بغدادی