فضولی بغدادی
غزل ها
شمارهٔ ۱۰۰: من نگویم چون قدت سروی ز بستان برنخاست
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
من نگویم چون قدت سروی ز بستان برنخاست خاست اما فتنه انگیز و خرامان برنخاست کی نمودی قد که هر سو فتنه بالا نشد کی گشودی رخ که از هر گوشه افغان برنخاست مرده ام بی او چه سان بر آه من سوزد دلش کی کند در دل اثر آهی که از جان برنخاست می کشم از دل خدنگش را و زو خون می چکد همدمی ننشست پهلویم که گریان برنخاست صبر بر نادیدنت رحمیست بر عالم ز من زانکه چشمی بر تو نگشادم که طوفان برنخاست ظلم اشکم بین که تا گردیم با هم ساعتی گردبادی هم بآهم زین بیابان برنخاست از سر کویت فضولی گر نخیزد دور نیست هیچ جا افتاده رفتار خوبان برنخاست فضولی بغدادی