فضولی بغدادی
غزل ها
شمارهٔ ۸۱: گر نقابی نبود مهر رخش را غم نیست
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
گر نقابی نبود مهر رخش را غم نیست تاب رخساره او هم ز نقابی کم نیست نیست معلوم غم من همه عالم را همچو من غمزده در همه عالم نیست می کند سجده بخاک سر کوی تو ملک هر که خاک سر کویت نبود آدم نیست عقل را کرد برون عشق تو از خانه دل کین سراسیمه بهمرازی من محرم نیست هر خم زلف تو جای دل سودازده ایست نیست یک دل که دران سلسله پرخم نیست هیچ کس را خبری نیست ز ذوق غم تو سبب اینست که دردهر دلی خرم نیست مگذران بی می و معشوق فضولی زنهار حاصل عمر گرانمایه که جز یکدم نیست فضولی بغدادی