فضولی بغدادی
غزل ها
شمارهٔ ۸۰: گل بباغ آمد ولی از عمر خود کامی نیافت
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
گل بباغ آمد ولی از عمر خود کامی نیافت خارها در زیر پهلو داشت آرامی نیافت کرد بلبل پیش گل بنیاد درد دل بسی زود گل بگذشت و آن درد دل اتمامی نیافت وه چه ملکست این که دور گل گذشت کس درو رونق بزمی ندید و نشاه جامی نیافت دوخت دوران از لطافت خلعتی اما چه سود قابل تشریف این خلعت گل اندامی نیافت گل که دیر آمد چرا زین باغ رحلت کرد زود غالبا چون من ز کس اعزاز و اکرامی نیافت چون ننالیم از جفای گردش گردون دون هیچ کار ما ز دور او سرانجامی نیافت پایه قدر سخن دانان فضولی پست شد زین سبب هرگز درین کشور کسی نامی نیافت فضولی بغدادی