فضولی بغدادی
غزل ها
شمارهٔ ۷۳: تن که از تیر تو چون زنجیر روزن روزنست
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
تن که از تیر تو چون زنجیر روزن روزنست تا شدم دیوانه عشق تو زنجیر من است جان برون از تن باستقبال تیرت رفت و نیست غیر پیکانت کنون جانی که ما را در تن است شاکرم دور از گل رویت ز چشم خون فشان منزلم از قطرهای خون او چون گلشن است ماه من بی مهر رخسارت چگویم حال خود ظلمتی کز هجر دارد روزگارم روشن است نیست در عشق توام جز جان سپردن چاره شمع اگر خواهد نجات از سوختن در مردن است بی قراری راست ره در کویت ای ابرو کمان کش بسان تیر پا بهر تردد زاهن است دوست می دارد ترا هر کس که باشد در جهان بر فضولی رحم کن کاو را جهانی دشمن است فضولی بغدادی