فضولی بغدادی
غزل ها
شمارهٔ ۳۱: گر سر کویت شود مدفن پس از مردن مرا
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
گر سر کویت شود مدفن پس از مردن مرا کی عذاب قبر پیش آید دران مدفن مرا چند باشم در جدل با خود ز غم ساقی بیار شیشه می تا رهاند ساعتی از من مرا دوست چون می خواهدم رسوا ندارم چاره ای می شوم رسوا چه باک از طعنه دشمن مرا ز آتش دل چون نمی سوزد روان گویا که هست استخوانهای بدن فانوس وش زاهن مرا کام من معنیست نی صورت ز یوسف طلعتان من نه یعقوبم چه ذوق از بوی پیراهن مرا خنده دارند بی پروا ز آسیب خزان چون نیاید گریه بر گلهای این گلشن مرا رفت جان از تن برون تن شد فضولی خاک ره عشق او شد آفت جان و بلای تن مرا فضولی بغدادی