فضولی بغدادی
غزل ها
شمارهٔ ۳۰: نم نماند از تاب خورشید رخت در خاک ما
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
نم نماند از تاب خورشید رخت در خاک ما چون نگرید چون بگرید دیده نمناک ما تا ز سوز سینه ما گشت پیکان تو آب شست گرد غیر را از صفحه ادراک ما عاشقی باید چو بت از سنگ و بی باک از جفا تا کند جوری بکام دل بت بی باک ما رام شد شمعی که چون آتش سر از ما می کشد کرد آخر کار خود تأثیر عشق پاک ما دل بلای جان بی خود گشت و جسم بی قرار آتشی افکند عشقت در خس و خاشاک ما گشت دل صد پاره و بهر تماشای رخت کرد هر سو سر برون از سینه صد چاک ما گفتمش از خود فضولی را میفکن دور گفت نیست این صید محقر قابل فتراک ما فضولی بغدادی