صائب تبریزی
غزل 6001 - 6995
غزل شمارهٔ ۶۹۲۸: کوچکدلی است مایه تسخیر عالمی
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
کوچکدلی است مایه تسخیر عالمی آفاق را گرفت سلیمان به خاتمی دریا به سوز سینه عاشق چه می کند؟ خورشید سیر چشم نگردد به شبنمی بی حاصلی که زنده نباشد دلش به عشق در چشم اهل دید بود نخل ماتمی همسایه وجود نباشد اگر عدم چون ملک نیستی نتوان یافت عالمی چون ماه روزه گر چه به لب مهر داشتم سررشته حساب مرا داشت عالمی گیرم که آب شد دلم از شرم معصیت دامان باغ را نکند پاک شبنمی حیف است صرف خنده بی عاقبت کند آن را که همچو صبح ز عالم بود دمی گر نیست بر مراد تو دنیا مشو ملول برپای گو مباش ترا بند محکمی عیسی به آسمان چهارم نمی گریخت می داشت زیر چرخ گر امید همدمی مه را برون نیاورد از بوته گداز دارد اگرچه زیر نگین مهر، عالمی صائب چو راز عشق غریب اوفتاده ایم ما را بس است از همه آفاق محرمی صائب تبریزی