صائب تبریزی
غزل 6001 - 6995
غزل شمارهٔ ۶۹۲۲: حیف است حرف عشق ز ما نشنود کسی
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
حیف است حرف عشق ز ما نشنود کسی بوی گل از نسیم صبا نشنود کسی از بت پرست، وقت تماشای حسن تو حرفی به غیر نام خدا نشنود کسی در خلوت تو کیست که سازد صدا بلند؟ جایی که از سپند صدا نشنود کسی خط جای بوسه بر لب لعل تو تنگ ساخت اینش سزا که حرف بجا نشنود کسی آمیخت چون دعا به غرض بی اثر شود کز سایلان دعاو ثنا نشنود کسی از کاهلی فتاده ام از کاروان جدا در وادیی که بانگ درا نشنود کسی مستغنی از دلیل بود هر که واصل است در کعبه حرف قبله نما نشنود کسی صائب چنین که ما به زمین نقش بسته ایم بهر چه عذر لنگ ز ما نشنود کسی؟ صائب تبریزی