صائب تبریزی
غزل 6001 - 6995
غزل شمارهٔ ۶۹۱۹: قطع نظر چگونه ز جانان کند، کسی
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
قطع نظر چگونه ز جانان کند، کسی؟ از ماه مصر آینه پنهان کند، کسی در حفظ خنده آن دهن تنگ عاجزست چون شور حشر را به نمکدان کند، کسی؟ کوته زبان خامه و مکتوب تنگ ظرف اظهار شوق خود به چه عنوان کند، کسی؟ واصل توان به بحر ازین جویبار شد با تیغ چون مضایقه در جان کند، کسی؟ دردی است درد عشق ز جان خوشگوارتر این درد را برای چه درمان کند، کسی؟ بستن نظر ز تازه خطان بی بصیرتی است چون در بهار پشت به بستان کند، کسی؟ تا ممکن است گوشه گرفتن ز مردمان اوراق عمر را چه پریشان کند، کسی؟ در حفظ عشق، پرده ناموس عاجزست چون ماه را نهفته به دامان کند، کسی؟ در شوره زار، تخم ندامت ثمر دهد افتادگی چرا به خسیسان کند کسی؟ عمر دوباره یافت زلیخا ز ماه مصر اوقات به که صرف عزیزان کند، کسی تا می توان ز تیغ شهادت حیات یافت لب تر چرا به چشمه حیوان کند، کسی؟ تا می توان شدن هدف سنگ کودکان از شهر رو چرا به بیابان کند، کسی؟ در تنگنای جسم زند دل چه دست و پا؟ در عرصه تنور چه طوفان کند، کسی؟ با خلق حرف سخت زدن از جنون بود اطفال را چه سنگ به دامان کند، کسی؟ یوسف شنیده ای که ز اخوان چها کشید صائب چه اعتماد به اخوان کنند، کسی؟ صائب تبریزی