صائب تبریزی
غزل 6001 - 6995
غزل شمارهٔ ۶۹۱۶: ای دل مرا به عالم امکان چه می بری
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
ای دل مرا به عالم امکان چه می بری؟ دیوانه را به حلقه طفلان چه می بری؟ چون شکر این فشار که من خورده ام بس است بار دگر مرا به نیستان چه می بری؟ دلهای بی غمان چمن می شود کباب این بی دماغ را به گلستان چه می بری؟ چون اشک می دود به رخ شمع، بی حجاب پروانه مرا به شبستان چه می بری؟ از عشق، بدعت است تمنای خونبها ای خودفروش عرض شهیدان چه می بری از دست رعشه دار گشادی نمی شود دیوان دل به زلف پریشان چه می بری؟ این دزدها تمام شریکند با عسس پیش فلک شکایت دونان چه می بری؟ شیر روان ز مایه زمین گیر می شود هشیار را به مجلس مستان چه می بری؟ دل را به خاکبازی طفلانه باختی از شهر ارمغان به بیابان چه می بری؟ صائب وداع بخت سیه کار خویش کن این سرمه را به خاک صفاهان چه می بری؟ صائب تبریزی