صائب تبریزی
غزل 6001 - 6995
غزل شمارهٔ ۶۸۸۵: فکنده شور محبت مرا به صحرایی
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
فکنده شور محبت مرا به صحرایی که موج می زند از هر کنار دریایی ندانم آن خط سحرآفرین چه مضمون است که در قلمرو دلهاست طرفه غوغایی خیال من که به دامان عرش پای زده ندیده است به این رتبه سرو بالایی چه شور در جگر خاک ریخت ابر بهار؟ که هست در سر هر برگ لاله سودایی اگر تو پنبه غفلت برآوری از گوش کدام خار ندارد زبان گویایی؟ در انتظار تو هر هفت کرده است بهشت نظر سیاه مگردان به هر تماشایی ازان همیشه بهارست لاله خورشید که صلح کرد ز عالم به چشم بینایی چه حاجت است به ترتیب لشکر خط و خال؟ تصرف دل ما را بس است ایمایی برآورد ز خیابان خلد سر صائب کسی که رفت به یاد بلند بالایی صائب تبریزی