صائب تبریزی
غزل 6001 - 6995
غزل شمارهٔ ۶۸۶۱: اگر به جسم درین تیره خاکدان باشی
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
اگر به جسم درین تیره خاکدان باشی تلاش کن که به دل فارغ از جهان باشی چونی به خوش نفسی وقت خلق را خوش دار ترا که نیست میسر شکرستان باشی ز خنده رویی صبح است تازه رویی مهر مبر ز پیر خرابات تا جوان باشی ترا که دیده منزل شناس در خواب است همان به است به دنبال کاروان باشی اگر تو از دل شبها چو شمع سرمه کنی همیشه چشم و چراغ روندگان باشی حجاب دست تهی ساز تازه رویی را که همچو سرو سرافراز بوستان باشی رود محیط گرانمایه در رکاب ترا اگر چو موج سبکروح خوش عنان باشی اگر چه چون خط پرگار می روی به کنار به دل چو نقطه پرگار در میان باشی چو ماهیان دهن بی زبان به دست آور که بی زبان چو شوی بحر را زبان باشی به شکر این که زمین گیر نیستی چون کوه چنان مباش که بر خاطری گران باشی به مور وقت سخن دست طرح ده صائب گرت هواست سلیمان این جهان باشی صائب تبریزی