صائب تبریزی
غزل 6001 - 6995
غزل شمارهٔ ۶۸۶۰: مآل تیغ زبان نیست غیر سربازی
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
مآل تیغ زبان نیست غیر سربازی به زیر تیغ کنی چند گردن افرازی؟ ز اهل درد مرا رنگ من خجل دارد که می کند به زبان شکسته غمازی شدم به چشم خود امیدوار تا شبنم گرفت دامن خورشید از نظربازی فتاده کار به سنگین دلی مرا که کند به آه سوختگان همچو زلف خود بازی به می ز طینت زاهد نرفت خشکی زهد نبرد قرب گل از طبع خار ناسازی شد از لباس خشن بیشتر رعونت نفس ز خار و خس کند آتش فزون سرافرازی ترحم است بر آن عندلیب کوته بین که کرد موسم گل صرف آشیان سازی ز خاکبازی طفلانه عمارت کرد مرا خلاص درین روزگار، خودسازی فغان که عمر گرامی مرا ز طول امل چو عنکبوت سرآمد به ریسمان بازی مده به محفل خود ره سیه زبانان را که خامه را ید طولاست در سخنسازی چو داغ لاله مرا در جگر گره شده است هزار ناله خونین ز بی هم آوازی مرا به آینه چون طوطی احتیاجی نیست که روشن است سوادم ز سینه پردازی هوای وصل هدف هست اگر ترا صائب مکن چو تیر هوایی بلندپروازی صائب تبریزی