صائب تبریزی
غزل 6001 - 6995
غزل شمارهٔ ۶۸۲۴: چند در فکر سرا و غم منزل باشی
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
چند در فکر سرا و غم منزل باشی؟ گذرد قافله عمر و تو غافل باشی در سرانجام سفر باش و سبک کن خود را تو نه آن دانه شوخی که درین گل باشی کعبه در گام نخستین کند استقبالت از سر صدق اگر همسفر دل باشی چشم بگشای که خاک تو همان خواهد بود همچو دیوار به هر سوی که مایل باشی عزم بر هم زدن هر دو جهان گر داری هیچ تدبیر چنان نیست که یکدل باشی گر در آرایش ظاهر دگران می کوشند تو در آن کوش که فرخنده شمایل باشی دل دریا صدف گوهر شهوار بود تو تهی مغز طلبکار به ساحل باشی گر چه خون تو به شمشیر تغافل ریزد شرط عشق است که شرمنده قاتل باشی کشتی تن بشکن، چند درین قلزم خون تخته مشق صد اندیشه باطل باشی؟ در خزان مانع سوداست اگر بی برگی در بهاران چه ضرورست که عاقل باشی؟ حاصل هر دو جهان صرف اگر باید کرد سعی کن سعی که شایسته یک دل باشی غم بی حاصلی خویش نخوردی یک بار چند در فکر زمین و غم حاصل باشی؟ دوری راه تو صائب ز گرانباری هاست بار از خویش بینداز که منزل باشی صائب تبریزی