صائب تبریزی
غزل 6001 - 6995
غزل شمارهٔ ۶۸۱۲: هر کس از اهل نظر را به بیانی داری
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
هر کس از اهل نظر را به بیانی داری چشم بد دور که خوش تیغ زبانی داری روی چون آینه را در بغل خط مگذار تو که چون شرم و حیا آینه دانی داری چه ضرورست به شمشیر تغافل کشتن؟ تو که چون ابروی پیوسته کمانی داری چشم شوخ تو به انصاف نمی پردازد ورنه در هر نظری ملک جهانی داری تلخکامی ز تو هرگز به نوایی نرسید تو هم ای غنچه دلت خوش که دهانی داری ای گل شوخ که مغرور بهاران شده ای خبرت نیست که در پی چه خزانی داری خدمت پیر خرابات ز توفیقات است از جوانمردی اگر نام و نشانی داری غم این وادی پرخار چرا باید خورد؟ تو که چون بی خبری تخت روانی داری؟ در شبستان تو سی شب مه عیدست مقیم اگر از خوان قناعت لب نانی داری می شود عاقبت کار چراغت روشن در حریم دل اگر سوز نهانی داری پای در دامن تسلیم (و) رضا محکم کن مرو از راه که در دست عنانی داری بر زبان حرف نسنجیده میاور صائب اگر از مردم سنجیده نشانی داری صائب تبریزی