صائب تبریزی
غزل 6001 - 6995
غزل شمارهٔ ۶۷۷۴: حجاب جسم را از پیش جان بردار ای ساقی
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
حجاب جسم را از پیش جان بردار ای ساقی مرا مگذار زیر این کهن دیوار ای ساقی به تنگم از وجود خود، شرابی آرزو دارم که زور او شکافد شیشه را چون نار ای ساقی می انگوری تنها مرا از پا نیندازد سراسر باغ را بر یکدگر بفشار ای ساقی برهنه روی می خواهم ببینم دختر رز را حجاب شیشه و پیمانه را بردار ای ساقی به یک رطل گران بردار بار هستی از دوشم من افتاده را مگذار زیر بار ای ساقی به راهی می رود هر تاری از زلف حواس من مرا شیرازه کن از موج می زنهار ای ساقی چرا از غیرت مذهب بود کم غیرت مشرب؟ مرا در حلقه اهل ریا مگذار ای ساقی چراغ طور در فانوس مستوری نمی گنجد برون آور مرا از پرده پندار ای ساقی شراب آشتی انگیز مشرب را به دورآور بده تسبیح را پیوند با زنار ای ساقی ادیب شرع می خواهد به زورم توبه فرماید به حال خود من شوریده را مگذار ای ساقی ز انصاف و مروت نیست در عهد تو روشنگر زند آیینه من غوطه در زنگار ای ساقی ندارد بازگشتی کفر و دین غیر از سر کویش به دریا می رود هر سیلی از کهسار ای ساقی به شکر این که داری شیشه ها پر باده وحدت به حال خویش صائب را چنین مگذار ای ساقی صائب تبریزی