صائب تبریزی
غزل 6001 - 6995
غزل شمارهٔ ۶۷۵۶: ز شیرینی عتاب او شکرخندست پنداری
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
ز شیرینی عتاب او شکرخندست پنداری زبان در کام او بادام در قندست پنداری به پیچ و تاب طی می گردد ایام حیات من رگ جانم به آن موی میان بندست پنداری چو شاخ گل به هر جا از سراپایش نظر افتد چو آن لبهای شیرین در شکرخندست پنداری کند چون حلقه های دام وحشت از نظربازان نگاه او غزال جسته از بندست پنداری به عیب خود نیفتد دیده هرگز عیبجویان را به چشم بی بصیرت عیب فرزندست پنداری پر کاهی ز احسان سبک مغزان بی حاصل به چشم غیرت من کوه الوندست پنداری به استقبال لیلی برنمی خیزد ز جای خود ز چشم آهوان مجنون نظربندست پنداری ندارد بی پر پروانه آب و تاب در محفل نهال شمع، سبز از برگ پیوندست پنداری به چشم هر که پوشیده است چشم از عالم امکان فلک بر طاق نسیان شیشه ای چندست پنداری نمی آید به چشم موشکافان صائب از تنگی دهان تنگ او رزق هنرمندست پنداری صائب تبریزی