صائب تبریزی
غزل 6001 - 6995
غزل شمارهٔ ۶۷۴۲: مرا باغ و بهاری از می گلفام بایستی
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
مرا باغ و بهاری از می گلفام بایستی به دستی گردن مینا، به دستی جام بایستی دماغ سیر و دورم نیست چون پیمانه و مینا مرا در پای خم چون خشت خم آرام بایستی پریشان می کند آزادی اوراق حواسم را پر و بال مرا شیرازه ای از دام بایستی اگر می بود مجنون مرا ذوق نظربازی مرا هم شوخ چشمی از غزالان رام بایستی چه ناخوش می گذشت اوقات عمر ما چو بیدردان اگر وقت خوشی ما را هم از ایام بایستی برآرد دود روی آتشین از خرمن هستی مرا راهی به مجمر همچو عود خام بایستی ز کوه صبر و طاقت ساده می شد وادی امکان من بی تاب را گر لنگر آرام بایستی ز دستم رفت چون سررشته آغاز از غفلت ز آگاهی به کف اندیشه انجام بایستی ز بدبختی نیم چون لایق بوس و کنار او مرا دلخوش کنی از نامه و پیغام بایستی ندیدم از زبان چرب خود، کامی به جز تلخی مرا هم طالعی از قند چون بادام بایستی به تنهایی کشم تا چند صائب جام خون بر سر؟ درین وحشت سرا یک رند خون آشام بایستی صائب تبریزی